
برگزاری مراسم تجلیل و دیدار با آزادگان شاغل در دانشگاه
به گزارش روابط عمومی مدیریت امور شاهد و ایثارگر همزمان با فراسیدن سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی مراسم تجلیل از آزادگان شاغل در دانشگاه به همت دفتر امور ایثارگران در ساختمان شماره ۳ دانشگاه برگزار شد.

در این مراسم که با حضور دکتر محرری معاون دانشجوئی و فرهنگی، دکتر هاشمی نژاد مشاور رئیس دانشگاه در امور ایثارگران، دکتر فرهمند قائم مقام معاونت بهداشتی و دکتر اسماعیل زاده مدیر امور فرهنگی دانشگاه برگزار شد از سه آزاده ی معزز شاغل در دانشگاه تجلیل به عمل آمد.
در ابتدا دکتر هاشمی نژاد مشاور رئیس دانشگاه در امور ایثارگران ضمن تسلیت ایام عزاداری ماه محرم و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش، فرا رسیدن بیست و ششم مرداد ماه سالروز ورود آزادگان معزز به کشور را گرامی داشت و گفت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی یکی از فراز های فراموش نشدنی تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان است و خاطرهای است ماندگار برای کلیه افرادی که عشق و علاقه به میهن اسلامی دارند. وی گفت: در آن زمان اخباری که از رژیم بعثی عراق و بدرفتاری های آنان با اسرای ایرانی را که می شنیدیم، سختی های دوران دوری و فراق را برای خانواده ها چند برابر می کرد و با تمام شدن جنگ و صدور قطعنامه و بازگشت فرزندان میهن به کشور خاطرات خوشی برای همه ملت رقم خورد و شادی و مسرت درچهره مردم مثال زدنی بود.
دکتر هاشمی نژاد تاکید کرد امنیت و آزادی که امروزه در کشور شاهد آن هستیم حاصل تحمل سختی ها و مرارت ها و از خودگذشتگی های این عزیزان است وی با اشاره به اینکه امروزه تبلور ایثارگری ها و فداکاری ها را می توان در جانفشانی کادر درمان و جامعه پزشکی در مبارزه با کرونا شاهد باشیم گفت امروزه نیز در جبهه مقابله با کرونا عده زیادی از عزیزان کادر درمان جان خود را فدا کردند و فداکاری های ایشان یاد آور روزهای دوران دفاع مقدس است.
در ادامه دکتر محرری معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه ضمن خوشامدگویی به میهمانان و گرامیداشت ۲۶ مردادماه گفت یکی از مهمترین وظایفی که مسئولین دارند زنده نگهداشتن یاد و خاطره آن روزهای پر التهاب و انتقال این همه رشادت ها و فداکاری ها و تجربه ها به نسل امروز جامعه است و نسل جوان باید بداند که نسل دیروز چه زحمت ها و سختی ها و خون دل هایی برای آبیاری نهال انقلاب اسلامی داشته است
دکتر فرهمند قائم مقام معاونت بهداشتی در ادامه جلسه ضمن تشکر از دفتر امور ایثارگران بابت ترتیب دادن چنین جلساتی گفت به فرموده امام خمینی رحمت الله علیه، دوران دفاع مقدس گنجینه ای است که سال ها می تواند هنر و ادبیات کشور را تامین کند وی ضمن گرامیداشت یاد وخاطره ی سید اسرا، شهید جانباز سرلشکر لشکری،خلبان آزاده ی دوران دفاع مقدس که با تحمل ۱۸ سال اسارت سختیها و مرارت های زیادی را پشت سر گذاشته بود گفت تجربه اسارت و گذراندن مشکلات و سختیهای اسارت، عزیزان ما را تبدیل به الگوهای موفق در جامعه نموده است وی با اشاره به مدیریت خوب دکتر محمودی آزاده ی معزز دانشگاه و مدیر مرکز بهداشت شماره 2 ایشان را یکی از خوش خلق ترین مدیران دانشگاه دانست و گفت افتخار میکنیم که در دانشگاه علومپزشکیمشهد چنین مدیرانی داریم که مایه مباهات کارکنان و مدیران دیگر هستند.
دکتر فرهمند با اشاره به شعری با مضمون "چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/ چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد" تاکید کرد ایثارگری ها و جان فشانی های شما همکاران عزیز جانباز و آزاده را ارج می نهیم و از خداوند منان پاداش عظیم و عمر با عزت برای شما آرزومندیم وی همچنین افزود: در دوران دفاع مقدس برکاتی وجود دارد که با گذشت زمان این برکات آشکار میشود و تقویت روحیه فداکاری و از خودگذشتگی که هم اکنون در کادر درمان میبینیم از برکات آن دوران است که اگر آمیخته با بینش و شور حسینی باشد جامعه را نجات خواهد داد
در ادامه ی این گفتگوی صمیمانه، دکتر محمودی آزاده معزز و مدیر شبکه بهداشت و درمان شماره ۲ دانشگاه به بیان خاطراتی از نحوه ورود به جبهه و چگونگی اسارت پرداخت و گفت: در دی ماه سال ۶۵ در سن ۱۷ سالگی عازم جبهه شدم و در همان سال در عملیات کربلای ۵ در شلمچه با مجروح شدن از ناحیه پا و برخورد ترکش به سر، در حالیکه بیهوش بودم به اسارت نیروهای بعث عراق در آمدم. وی گفت گاهی اوقات شنیدن خاطرات آن روزهای سخت نه تنها برای مخاطب سخت و دشوار و همراه با کدورت ذهن است بلکه یادآوری آن رنج و عذاب ها برای آزادگان عزیز همراه با تحمل فشار اعصاب و روان است. وی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان هشت سال دفاع مقدس به شهدای دوران اسارت اشاره کرد و گفت زیر تحمل شکنجه و اذیت ها گاهی بهترین عزیزان مان را از دست میدادیم بعضی از ایشان به خاطر شدت جراحات وارده و نبود امکانات اولیه بهداشتی و درمانی و بی توجهی نیروهای رژیم بعث عراق به درجه رفیع شهادت نائل میشدند.
وی با اشاره به توفیق زیارتی که در اربعین سال ۶۸ و بعد از صدور قطعنامه از حرم حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام داشته بود گفت بهترین خاطره من از دوران اسارت مربوط به همین زیارت می شود که شیرینی آن هنوز که هنوز است در ذهن من مانده است.
دکتر محمودی با بیان اینکه بسیاری از از رزمندگان ما در ابتدای اسارت مفقودالاثر بودند و خانواده آنان تا مدت ها هیچ نشان و خبری از آنان نداشتند افزود: بدترین شکنجه ها و سختی ها مربوط به همان دورانی است که نیروهای عراقی دور از چشم صلیب سرخ و هلال احمر با رزمندگان ایرانی داشتند. وی با اشاره به اینکه هر گاه که یکی از دوستانمان را برای بازجویی می بردند صدای ناله ها و فریادهای آنان در هنگام تحمل شکنجه در گوشمان می پیچید و بعد از مدتی که صدایی نمی شنیدیم خبر شهادت وی ما را سخت متئاثر و متالم می کرد.
دکتر محمودی با بیان اینکه آزارها و رفتارهای وحشیانه نیروهای عراقی به اسرای ایرانی بسیار زیاد بود گفت: هنگامی که به ما خبر دادند که قرار است شما را با اسرای عراقی در ایران مبادله کنیم باورمان نمیشد و تا آخرین لحظه هم قبول نمی کردیم که آزاد شده ایم و در کشور خودمان هستیم در آن زمان که سیل جمعیت مردم را که برای استقبال از ما در مرز جمع شده بودند دیدیم هنوز هم باورمان نمیشد و با خود می گفتیم باتوجه به دروغ هایی که از این بعثی های عراقی شنیده ایم شاید این بعث ها برای شکنجه و اذیت دوباره بخواهند ما را به اسارت برگرداند.
وی گفت انقلاب ما ثمره ی خون شهیدان و جوانانی است که با اخلاص پا به صحنه نبرد گذاشتند و ما آزادی و امنیت امروزه ی خود را مدیون آن جانبازانی هستیم که قریب به ۳۰- ۴۰ سال است روی تخت بیمارستان افتاده اند.
در ادامه آقای صحرانورد کارمند آزاده معزز شاغل در مرکز بهداشت شماره 1 از نحوه حضور در جبهه و اسارتش صحبت کرد و گفت در تیرماه سال ۶۷ در جزیره مجنون اسیر شدم. در آن عملیات همه دوستان من شهید شدند و تنها چند نفر بودیم که اسیر شدیم. وی ضمن بیان سختی های دوران اسارت گفت: در آن شرایط ما حتی امکانات اولیه و ساده برای زندگی هم نداشتیم و در یک سالن هزار نفره در کنار هم مجبور به زندگی بودیم و حتی جای خواب هم به سختی پیدا می شد و مجبور بودیم که همیشه به یک شانه بخوابیم. کمبود غذا و آب آشامیدنی و نبود دارو، خیلی از اسرای ایرانی را دچار بیماری می کرد و بعضی از این عزیزان به خاطر نبود امکانات اولیه بهداشتی و درمانی به علت بیماری های از پیش پا افتاده شهید میشدند.
در ادامه آقای وحیدی، دیگر آزاده معزز شاغل در معاونت درمان از خاطرات آن روزهای سخت گفت و ضمن اشاره به اینکه در ابتدای اسارتم خانواده ام هیچ اطلاعی از من نداشتند و گمان می کردند که شهید شده ام افزود من هم اکنون که خودم دارای فرزند هستم حال پدرم را درک میکنم. آن زمان که پدرم بعد از شنیدن خبر شهادت من مجبور بود برای شناسایی پیکر من در یک سردخانه بزرگ در بین دیگر پیکرهای بیجان هزاران شهید معزز به دنبال پسرش بگردد. وی بی خبری را بدترین چیزی که برای خانواده ی یک رزمنده ممکن است باشد، دانست و گفت مادرم در آن سالها آنقدر چشم انتظاری و سختی کشیده بود که وقتی من آزاد شدم چهره او را نشناختم و باورم نمی شد که زن سپید موی و سالخورده ای که روبروی من ایستاده است مادرم باشد. وی همچنین با اشاره به اینکه در زمان اسارت یک غذا سهم ۱۰ نفر بود و یک لیوان آب سهم 5 نفر گفت: هیچ گاه از یادم نمی رود هنگامی که یکی از بچه ها مریض میشد و نیاز به همراه و مراقبت داشت چگونه دوستان و رفقایش از سهم غذا و آب خود برای او می گذشتند. وی از کلیه مسئولین خواست تا هیچگاه در پیچ و خمهای کارهای روزمره خود، ایثارگری ها و جانفشانی های آن زمانِ جوانان وطن را که برای دفاع از مرز و بوم خود جان خود را کف دست گذاشتند، فراموش نکنند و روحیه ای را که در آن دوران در بین جوانان و رزمندگان بود گسترش و ترویج دهند.
در پایان این مراسم به رسم یادبود از ایثارگری ها و فداکاریهای آزادگان معزز دانشگاه با اهدای لوح سپاس تقدیر به عمل آمد.


